وقتی برای اولین بار نینی مون رو دیدی
سلام پرنسس مامان .
نمیدونم خودت کی میتونی این مطلب رو بخونی و تو اون روز من زنده هستم یا نه ولی بدون همیشه و همیشه خیلی برای مامان عزیز بودی و هستی تو هدیه خداوندی امیدوارم بتونم امانتدار خوبی باشم . روز یکشنبه 91/5/1 من و بابایی به قولی که بهت داده بودیم عمل کردیم و همراه خودمون بردیمت سونوگرافی
وقتی تصویر نینی رو تو مانیتور دیدی خیلی ذوق کردی و با صدای بلند میخندیدی اون دست و پاهاش رو تکون میداد و تو براش قربون صدقه میرفتی وقتی که آقای دکتر صدای قلبش رو پخش کرد خیلی تعجب کرده بودی به من میگفتی مامان صدای قلبشه میشنوی چقدر نازه . و تا شب اون روز و روزهای آینده مدام حرکتهای اون رو انجام میدادی و من هر بار کلی میخندیدم . خیلی دوستت دارم گلم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی